همانطور که تجربه ی یوگسلاوی نشان داد، انفجار شکاف های مذهبی یا قومی، بهترین راه ممکن برای رسیدن به صلح جدایی است و یک حکومت کرد شانسی واقعی برای شکوفایی دارد: یک کردستان مستقل می تواند از طریق سنت حاکمیت پایدار و عملگرای خود، ثروت حاصل از منابع طبیعی را مدیریت کند و بدین ترتیب یک دمکراسی پایدار ایجاد کند. این امر با پیروزی نیروهای طرفدار غرب در خاورمیانه برابر خواهد بود.
اعمال «تجربه ی یوگسلاوی» در سایر بخش های جهان به چند دلیل اشتباه است. از یک سو«تجربه ی یوگسلاوی» نشان می دهد که دولتی که کنترل قلمرو را از دست می دهد به طور خشونت امیزی با جدایی طلبان مخالفت خواهد کرد. ممکن است در نهایت شکست بخورد اما نه قبل از اینکه صدها هزار نفر کشته شوند و بسیاری دیگر مجبور به فرار شوند. از سوی دیگر، شکاف های مذهبی و قومی به ساده گی «منفجر نمی شود». آنها معمولا دراثر عوام فریبی هایی روی می دهند که می خواهند از آن شکاف ها به نفع خود استفاده کنند. بن امی فکر می کند که آمریکا باید کمک کند تا این انفجار در این پرونده رخ دهد. این نمونه ای از دفاع غرب از تجزیه به عنوان راه حلی برای تمام مشکلات است اما غیر مسئولانه و خطرناک است.
بن امی تأکید کرد: «عراق کاملا تحت قیومت ایران است نه متحد آمریکا.» این سخن اغراق آمیز است، اما اگر واقعیت داشت نیز پرونده کردستان مستقل را ضعیفتر می کرد. اگر عراق چیزی بیشتر از یک کشور «تحت قیمومت ایران» بود آیا گمان می کنید که ایران می پذیرفت بخش بزرگی از قلمرو آن به کشوری جدید تبدیل شود؟ خیر، در آن صورت نیز ایران از تلاش های دولت عراق برای حفظ این منطقه حمایت می کرد. از آنجایی که بن امی شکل گیری کردستان را یک مانور ضد ایرانی می داند، این امر نشان می دهد که احتمال خصومت ایران نسبت به دولت جدید بیشتر خواهد بود.
پشتیبانی از ایجاد یک دولت جدید به قیمت دولتی دیگر، خشونت و تحول را در پی خواهد داشت و اگر این درگیری به شکل قومی یا مذهبی تعریف شود، این خشونت شکل کشتار جمعی به خود خواهد گرفت و و مردم را از خانه های خود بیرون خواهد کرد. آنچه که بن امی ذکر نکرده است این است که «راه رسیدن به صلح» که از طریق جدایی حاصل شود به طور معمول شامل خونریزی و آواره گی عظیم مردم خواهد بود. حتی هنگامی که این جدایی آن چنان که باید نتیجه دهد، معمولا دولت های ناکارآمدی را ایجاد می کند که توسط رهبران فاسد و متجاوز به دست گرفته می شود.
حکومت اقلیم کردستان هم اکنون بسیار فاسد است و رهبرانش در بهترین حالت نیمه مستبد هستند. بنا براین، این ایده که این اقلیم به کشوری با «دمکراسی پایدار» تبدیل می شود، چیزی بیش از یک تفکر واهی نیست. صرف نظر از این، سیاست آمریکا در عراق در چهارده سال گذشته ثابت می کند که ایالات متحده نه صلاحیت و نه نفوذ سیاسی لازم برای تضمین یک کردستان مستقل را بدون ایجاد یک درگیری جدید که مخل ثبات این کشور باشد ندارد. ایالات متحده نباید به تجزیه کشورهای موجود مشارکت داشته باشد و عموما تجزیه راه حلی «وحشتناک» است که باید تنها به عنوان آخرین راه حل مورد استفاده قرار گیرد.
منبع: امریکن کنزرواتیو
ترجمه: خبرگزاری کردپرس- سرویس جهان
کد خبرنگار: 40101
Your Comment